معنی نت اول
حل جدول
لغت نامه دهخدا
نت. [ن َت ت] (ع مص) پرباد گردیدن منخرین و منتفخ شدن آن از خشم. (از منتهی الارب) (از معجم متن اللغه). نتیت. (معجم متن اللغه). رجوع به نتیت شود.
نت. [ن ُ] (فرانسوی، اِ) نوت. یادداشت. تذکره.تبصره. || الفبای مخصوص موسیقی که تعدادشان هفت تاست. نشانه هائی که بوسیله ٔ آنها اصوات موسیقی را نشان دهند. (از فرهنگ فارسی معین). نوتها روی پنج خط موازی افقی که به خطوط حامل موسوم است، نوشته می شوند و عبارتند از: دو، رِ، می، فا، سُل، لا، سی.
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
یادداشت، الفبای مخصوص موسیقی: دو، ر، می، فا، سل، لا، سی، (عا.) اسکناس. [خوانش: (نُ) [فر.] (اِ.) = نوت: ]
فرهنگ عمید
(موسیقی) نشانههای گرافیکی نمایندۀ صدا در نظام خطوط حامل که هفت نشانه با نامهای دو، رِِ، می، فا، سِل، لا، و سی هستند،
(موسیقی) صدایی که هر یک از این نشانه ها نمایندۀ آن است،
خلاصهای از یک کتاب، جزوه، یا سخنرانی، یادداشت،
فارسی به عربی
موضوع
ترکی به فارسی
خالص
معادل ابجد
487